«پدرم روزگار ندارد، که/ پدرم تنها کمی زخم معده دارد و خیلی میگرن/ و دو نیم برابر حد استاندارد غم/ و چشمهای عسلی و خوشگل/ پدرم/ درست وقتی من سهساله بودم روزگارش را از دست داد/ به خاطر گمشدن برادرش در مرگ/ پدرم/ شبها اغلب میرود پشت جهان/ تا سیگاری بکشد/ تا قهوهای بنوشد/ یا در تنهایی محض سوت بزند/ و وقتی برمیگردد چشمهایش عسلی نیست سرخ است/ موضوع را از گربهی همسایه که پرسیدم گفت: تو ابلهی/ تو خیلی ابلهی/ تو خیلی خیلی ابلهی.»
خرید کتاب گربه همسایه
جستجوی کتاب گربه همسایه در گودریدز
معرفی کتاب گربه همسایه از نگاه کاربران
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب گربه همسایه
خرید کتاب گربه همسایه
جستجوی کتاب گربه همسایه در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی